شاید مرا دیگر نخواهی شنید
نه در میان آواز گنجشک های خسته از شب در سپیدم های بی من
و نه در زوزه های گرگهای نیمه شب
در بلند صخره شب های ترس !
حتی شمیم مرا
از عطر گلهای یاس هم نخواهی بویید !
من نه عابری بودم که عبورت مرا شکست
و نه زاهدی معتکف
که رفتنت را دلیل ماندن دارم !
اینک
چون صخره ای سخت
در کوران این بوران بی تو
حتی مجال خیرگی آستان آفتابم نیست
که این خالی نگاه ات
خیال زیستن را هم محال می کند، محال !
" عادل طاهرخانی یوسف "
- ۹۴/۰۷/۱۳